پایان جنگ 20ساله در افغانستان با دهها هزار کشته افغان و حدود 2500 کشته آمریکایی با بیش از یک تریلیون دلار هزینه با خروجی شتابزده و مفتضح از علائم بیاعتبار شدن آمریکا در جهان است.
هرچند اقدامات بایدن، پایانی قطعی بر کارآمدی الگوی مدیریتی آمریکایی است اما واشنگتن برای سالها، یک قدرت بزرگ و نه ابرقدرت باقی خواهد ماند؛ قدرتی که میزان تأثیرگذاری آن به توانایی آن در رفع مشکلات داخلی و نه سیاست خارجی آن بستگی دارد.
چالش داخلی آمریکا که میراثی است از زمان استقلال این کشور در زمان ترامپ به عنوان غده چرکین، سر باز کرد و جامعه آمریکا را به دوقطبی عمیقی مبدل کرد که تقریبا نمیتواند در مورد هیچ چیزی اجماع کند.
این دوقطبی شدن بر سر موضوعات رایج سیاسی مانند مالیات و سقط جنین آغاز ، اما از آن به بعد به نزاع تلخی بر سر هویت فرهنگی تبدیل شده است حتی تهدید بزرگی مانند اپیدمی کرونا -که باید فرصتی باشد تا شهروندان حول یک واکنش مشترک گرد هم آیند- هم نتوانست این جامعه متشتت را به اجماع برساند.
بحران کووید 19 بیشتر به تشدید شکاف آمریکا دامن زد، زیرا فاصلهگذاری اجتماعی، استفاده از ماسک و در حال حاضر واکسیناسیون نه به عنوان اقدامات بهداشت عمومی، بلکه به عنوان نشانگرهای سیاسی تلقی میشوند.
وجود این بحران عمیق داخلی و پیامدهای تلخ شکست راهبردی و اخلاقی آمریکا در افغانستان و خروج شتابزده و برنامهریزی نشده آنان، فراتر از پیامدهای محلی برای مردم افغانستان، بیاعتمادی به آمریکا را میان دوستان و دشمنان واشنگتن در جهان تقویت کرد.
به نظر میرسد همه متحدان آمریکا، از تایوان، اوکراین، ژاپن، کشورهای بالتیک، رژیمصهیونیستی و... این درس را میگیرند که به حال خود رها شدهاند.
فاجعه افغانستان تأییدی است بر اینکه نمیتوان به تضمینهای آمریکا دل خوش کرد. حمله به افغانستان و عراق درزمان اوج کبر و غرور آمریکایی روی داد.
حمله به عراق در سال 2003، وقتی امیدوار بود بتواند نهتنها افغانستان (با حمله دو سال قبل) و عراق، بلکه کل خاورمیانه را بازآفرینی کند اما پس از گذشت20 سال از اشغال افغانستان، برنامهریزی مناسب نکردن برای فروپاشی سریع افغانستان به بزرگترین شکست سیاسی دولت جو بایدن در هفت ماه نخست ریاستجمهوریش تبدیل شد.
زمانی که نه دیگر کبر و غروری در عرصه داخلی و بینالمللی مانده و نه هژمون برتری به نام آمریکا. حتی وزارت دفاعی که از تخمین تحولات افغانستان ناتوان بود و برآورد یک تا دو سال یا دستکم چندین ماهه
از سقوط افغانستان را داشت.
با این توصیفات از آمریکای در سراشیبی سقوط، ضرورت دارد کشورهای دنیا، بهخصوص همسایگان ما در منطقه برای امنیت خود و دیگر منافع زودگذر دل در گروی واشنگتن نبندند.
کنفرانسهای منطقهای همچون بغداد میتواند با درک این موضوع، بستر مطلوبی برای افزایش همگراییهای منطقهای ایجاد کند.
بدون تردید، امنیت منطقه با همکاری و تعامل کشورهای منطقه حاصل خواهد شد. یادمان باشد این همکاریها بود که به شکست داعش، این موجودیت نامشروع ساخته دست واشنگتن، منجر شد.
ایران قوی است که وظیفه خود میداند با رعایت اصول حقوقی و منشور ملل متحد، باهمکاری دولتهای دوست، منطقه را از شیطان بزرگ و اذانب آن حفاظت کند.
خون جوانان عراقی، ایرانی، لبنانی، افغانی و سوری برای ایجاد منطقهای امن و عاری از تروریست از سواحل مدیترانه تا دجله و فرات را گلگون کرد و امنیت را برای همه مردم مسلمان منطقه به ارمغان آورد. دستاوردی که دولتهای حاکم از بیروت تا کابل وظیفه دارند بر حفظ و تقویت آن بکوشند.
علی فهیم دانش - پژوهشگر حقوق و رسانه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد